گونه های فراز وفرود گفتگو ها در بارهء وحدت ن ف د ت ا وح م م ا
محمد یعقوب هادی محمد یعقوب هادی

با ملاحظهء وضعیت کشور ،منطقه وجهان ، وبا نظرداشت تازه کردن آتش جنگ سرد توسط سیاست گذاران نظام های سرمایه داری و بهره گیری اعمال داخلی آنان بر علیه مردم خواهان ووطن دوستان بار دیگر برای نیرو های مترقی در چنین شرایط لازم می افتد تا تمام امکانات شانرا روی هدف اساسی یعنی وحدت نیرو های خودی متمرکز بسازند.

 

این قلم به این باور است هر نوع سهل انگاری ، پابندی به سلیقه ها ، بی تفاوتی ، تعبیر ها و تفسیر های نا موجه، تعبیر کلمات بصورت مجرد جدا از محتوا ومفهوم، توجیه منفی عملکرد های ضروری در شرایط حاد کشور، بی اعتمادی ،کاربرد واژه های غیر مصطلح ومروج وتعبیر ساز ، گویش های گوش خراش که روزنه ها وامید ها را تخریش مینمائید ، قد علم انقلابی نما در برابر خواست وارادهء جمعی با دخالت چند واژه سیاسی ووو....این چنین مظاهر منفی در حالیکه آیندهء ناخوش آیند بیشتر از گذشتهء بیست سال را در قبال خواهد داشت .بر علاوه آ نکه شیرازهء یک جنبش مترقی را که میتواند به صورت طبعی راه خود را به آینده باز نمائید ازبین میبرد. امکاناتی را که در شرایط موجود میتوان با فراست وتدبر سیاسی برای بهبود وضعیت مردم وسامان بخشیدن وضعیت کشور استفاده نمود وبکار برد از میان بر میدارد .

 

موضع گیری ها در برابر وعلیه ارادهء جمعی از طرف اعضای خود سازمانهای متعهد به وحدت ،که به اساس اصول وپرنسیب سازمانی ، نظر به خواست وتقاضا ی جمعی ، با نظر داشت تحلیل مشخص از وضع مشخص که میتود بسیار سنجیده شده کارسیاسی است ،هیچ کس را در مقیاس مافوق تفکرجمعی مطرح نمیسازد . بلکه بر عکس به حیث عامل بازدارنده بکار گیری امکانات در دست داشته درعمل به حساب میاورد .

 

این قلم به این عقیده است که سلاح فهم ودانش، وآگاهی باید این زمینه را بسازد که درب امکانات خدمت گذاری برای مردم وومملکت را باز کند، نه آنکه با شعار های غیر عملی هر روز یک میخ دیگر به دروازه امکانات خدمت گذاری ما کوبیده شود. چرا با این چنین یک طرز دید با عث گفتگو های غیر ضروری باید شد. که ثمرهء خوب ندارد.

 

هرگاه کار عملی در شرایط موجود در کشور مطرح است . برای عملکرد آن امکان عملکرد یعنی شعار منطبق وعملی نیاز است . لذا آنچه از این تفاسیر مورد نظر است این است که ،برای این نیرو ها موقعیت یابی صورت بگیرد تا این نیرو ها بالفعل در خدمت مردم قرار بگیرند .

 

بعد از حصول توافقات ن ف د ت ا وح م م ا حرف های از مشخصهء اهداف سازمانها به میان آمد . تعدادی که کعبه مقصود را وحدت سازمانهای رفیق میدانند به کوتاه فکری متهم شدند که گویا بی اختیار از وحدت حمایت کردند .

 

تعداد دیگر راه ومنزل به کعبه مقصود را آنقدر دورنشان میدهند که در خط وکتابت هم آرزوی حمایت برایشان طرف قبول واقع نمی شود . وقتی به این منزل دور نگاه میگردد روزی بیاد میاید که در بیست وچهار ساعت به فاصلهء هژده سال پراگنده شدیم . این رفقا در آنوقت هیچ دلواپسی نداشتند که بگویند حق نداریم هژده سال فاصله را در یک شب سپری کنیم . هر چه شد همان شد که ده سال تمام از هیچ امکانی بهم رسیده نتوانستیم، وحتی بعضی از ما ها تا همین حالا هم خود را در این قافله های چند گانه همسفر ساخته نتوانسته اند . به هرحال حالا که رفقا با ادعای میراث چهل وچهار سال مبارزه از نو میخواهند اساسی فکر کنند حق دارند وباید به قناعت برسند .

 

گفته میشود مساله وحدت سازمانها به اساس موازین ویا خطوط فکری سازمانها، مورد بحث قرار میگیرد این اساسات هم آهنگ وهمگون بحث خو استگاه وپایگاه اندیشه ای را پیش میکشد ویا مطرح میسازد .

 

بلی این دو کلمه را در قاموس سیاست در بحث وحدت توجیه پذیر میدانیم . اما این پایگاه وخواستگاه چیست؟ بیائید کلمات را ساده وعام فهم بسازیم تا همه بدانیم .

 

به نظر این قلم "پایگاه "مقام انسانی مردم ماست . و"خواستگاه" آرزو های که برای نجات مردم داریم . ولذا با ادبیات سیاسی پایگاه وخواستگاه اندیشه ای ما مردم ما است . یعنی نیروی حرکت تاریخ همان موجوداتی که انسانش میخوانیم . لذا سیر وحرکت تاریخ هم با ما وهم بیدون ما جریان دارد . نمیخواهم سوال مطرح کنم که چه کنیم تا در این سیر تاریخ همکاری داشته باشیم بلکه میخواهم بگویم که باید در این سیر وحرکت نقش واثر داشته باشیم . آنچه که نقش ما را در این سیر وحرکت تعین میکند فراست وتدبر سیاسی در تدابیر ما است .که بالاثر درک واقعبینانه از نبض وروان جامعه وذهنیت مسلط به افکار جامعه اهداف دور ونزدیک را میتوان بخوبی تشخیص داد.

 

چرا از حقیقت باید انکار نمائیم . که در اذهان مردم جامعه به عنوان چه کوبیده میشدیم ؟ هر چند که  میگفتیم و میگویم ما کمونست وسوسیالیست نیستیم ما نیرو ها ی ناسیونالست ملی ومترقی و دیموکرات هستیم . حزب ما حزب دیموکراتیک بود . مگر مخالفین ما همان نیرنگ و فریب را برای اغوای مردم بکار میبرند آیا ما شعار سوسیالیتی ویا کمونیستی سر د اده بودیم ؟ که نداده بودیم . بلکه میگفتیم ستم وجود نداشته باشد . ظلم وتعدی نباشد .مردم حق زندگی، کار، تعلیم ، تحصیل، انتخاب ، داشته باشند ، مردم استقلال ،آزادی ،مصونیت ، وسلامتی داشته باشند.مردم در تعین سرنوشت شان حضور داشته باشند. مردم حقوق طبعی انسانی شان تامین باشد. . ووو...... دوستان اصطلاح ستم را فورأ به تناقض گوئی من توجیه نکنند که ذهن شان بسوی ستم طبقاتی برود. ستمی که به سرنوشت مردم ما مستولی است با مفاهیم تیوری ستم طبقاتی فرق دارد .که در مرکز فکری ما نسبت به جوامع طبقاتی قبول شده است .هیچ کس  باید شک نداشته باشد که ما به مبارزهء طبقاتی باور داریم . اما ستمی که بر علیه ارزشهای انسانی در شرایط امروز به مردم تحمیل میشود . بصورت دیگرودر بعد دیگر مطرح است .واین درحالی است که نزدیکتر به عصر علوم هم ایستاده استیم . مگر با آنهم امروز در حقیقت نه کاری وجود دارد نه ماشین کدام  کار وجود دارد که این ستم را در مفاهیم ستم طبقاتی جستجو نمائیم . لذا خواستگاه اندیشه ای را نباید در تیوری های ذهنی جستجو کرد . بلکه این خواستگاه از وضع وحالت موجود مردم وکشور نسج میابد . عزیزان دانا وآگاه میدانند که نظریات ویا تیوری چگونه خلق میگردد. عمل تجربی( پراتیک) بازنظریه( تیوری) باز دوباره عمل یا (پراتیک) است. لذا برای هر درد نسخه ء مربوط را باید سفارش کنیم با ادویه سرطان بیماری سرخکان شفا نمی یابد

 

 وقتی حکم به  علمی اندیشیدن میکنیم باید سیاسی عمل کردن را نیز از یاد نبریم  . سیاست علم جامعه شناسی است . که از خود میتود ها وشیوه های عملکرد دارد . تنها تعین اهداف علم نیست . راه رسیدن به هدف وثیقهء آن است  امروز در جامعه ما تضاد اصلی چیست ؟ وموقعیت ما در کجاست ؟ لذا تدابیر سیاسی را برای حل تضاد های اصلی نباید مردود دانست . از اینرو در شرایط کشور ما احکام سیاست برای کنار رفتن وکنار آمدن  گزینه ها ی  وحدت، اتحاد و ائتلاف   را به حیث عملکرد های سیاسی مطرح میکند . لذا آنانیکه ادعا دارند علمی وسیاسی  فکر میکنند نباید راه های رسیدن به اهداف برایشان سوال بر انگیز باشد .

 

ما باید از برداشت های تیوریک تعبیر واقعی داشته باشیم مثلأ برداشت ما در بارهء ادیان نباید مشابه به آنانی باشد که حقیقت را در خیال میبینند . اما خیالی که رفاه خاطر انسان را فراهم میسازد بیان آن به هر شکلی که باشد به هیچ صورت بنیاد فکری ما را متضرر نمیسازد. بنأ تجویز نسخه روحی انسان هومانیزم آرمانی ماست که باید به این اصول پابند بود.

 

ساده سازی مصطلحات ناشی از تکاپو وتجسس فکر است . تجسس وتکاپوی فکری بسیاری از مشکلات ما را حل میکند . مشکلاتی که در قاموس سیاست بحران میخوانیم ، در اساس همیشه وجود میداشته باشد . هیچ کار بی مشکل وجود ندارد . وقتی این مشکل درد سر آفرین میشود که ما دچار بی سنجشی میشویم .وبه مطلق گرائی تسلیم میشویم . یعنی آنچه را که در زبان وکلام گویا برخلافش هستیم . اگر این پراگراف را در یک جمله خلاصه بسازیم خواهیم گفت که با بحث های مستور به مصاف دیگران نباید رفت .

 

به این ترتیب بر میگردیم به هدفمندی این گفتگو که اکمال پروسه ءوحدت ن ف د ت ا و ح م م ا است. فکر میکنم که اکنون از بحث وحدت پیشتر رفته ایم یعنی به این نتیجه رسیده ایم که وحدت یک شوق نیست نیازمندی وضرورت مبارزه است. لذا با مراجعه دو باره به مقدمهء این بحث همینقدر یاد آور میشوم که مخالفین درونی وبیرونی ما هر آن مترصد استند که به نقاط آسیب پذیر حمله نمایند ازجمله به مناسبت ششم جدی در بعضی از پرو گرام ها برعلیه ما ازخس پوشک های دیروز شان دارند حمله میکنند . این وضعیت یکی از رویکرد های است که در قبال خود، وضعیت عمومی را برای ما توضیح میدهد .(که دراین باره یادداشت جداگانه ترتیب خواهد شد.)

 

در حالیکه برای وحدت ح م م ا ون ف د ت ا آرزو این است که زمان برای نتیجهء آخر هر چه کوتاه تر باشد این بحث با عنواین دیگر ادامه خواهد یافت . از جانب دیگر امید است بعضی ها که احساساتی تر از احساسات وحدت خواهی تپه های خاکی را در مسیر وحدت کوه های سر به فلک خوانده عبور را ناممکن توصیف کردند. نتیجهء طرزالعمل پيشبرد پروسه وحدت نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان و حزب متحدملي افغانستان قناعت آنان را فراهم بسازد ..............

 

وحدت مردم خواهان ووطندوستان پیروز میشود


December 29th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات